لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم ، تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد … لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان … که از قلبم بر قلم و کاغذ میچکد … لمس کن گونه ها یم را که خیس اشک است و پر شیار … لمس کن لحظه هایم را … تویی که میدانی من چگونه عاشقت هستم ، لمس کن این با تو نبودن ها را لمس کن … همیشه عاشقت میمانم ، دوستت دارم ای بهترین بهانه ام.
من آن ابرم که بارانش تو هستی … همان یوسف که کنعانش تو هستی … مسافر میشوم تا آخر عمر … در آن راهی که پایانش تو هستی … نمیدانم فقط میدانم امروز … دلی دارم که مهمانش تو هستی
زندگی دفتری از خاطره هاست ، یک نفر در دل شب ، یک نفر در دل خاک ، یک نفر همدم خوشبختی هاست. یک نفر همسفر سختی هاست . چشم تا باز کنی عمرمان میگذرد ، ما همه همسفر و رهگذریم ، آنچه باقیست فقط خوبی هاست…
فراموش شدنی نیستند آنان که با خط مهر ، بر قلبمان حک شده اند ، حتی اگر دورند :: :: وقتی خدا مشکلت را حل میکنه به تواناییش ایمان داری ، وقتی خدا مشکلت را حل نمیکنه به تواناییت ایمان داره
:: :: موقع عصبانیت مراقب حرف زدنمون باشیم ، عصبانیت تموم میشه ولی حرفا یاد آدما میمونه . پلهای پشت سرمونو خراب نکنیم ، چراکه واسه ساختنش از جون مایه گذاشتیم
تو کلاس درس خدا ؛ اونی که ناله میکنه رد میشه ، اونیکه صبر میکنه قبول میشه ، اما اونیکه شکر میکنه شاگرد ممتاز میشه. بیا این هفته شاگرد ممتاز باشیم
گاهی در برابر خاطرات توقف کن و یادآور دوستیها و رفاقتها باش . امیدوارم سهم من از این تجدید خاطرات ، یک یادت بخیر ساده باشد
دوستی مثل درخته . ارزشش به بلدیش نیست ، بلکه به ریشه هاشه که چقدر عمق داره
آدم های ساده را دوست دارم ، آنها که بدی هیچکس را باور ندارند ، آنها که برای همه کس لبخند دارند ، آنها که بوی ناب “آدم” میدهند. و من باور دارم تو از آنهایی
شیشه ای میشکند ، یک نفر میپرسد که چرا شیشه شکست ؟ یک نفر میگوید : شاید این رفع بلاست ، دیگری میگوید شیشه ی پنجره با باد شکست ؟ … دل من سخت شکست ! هیچکس هیچ نگفت ، غصه ام را نشنید ، از خودم میپرسم ، ارزش قلب من از شیشه ی یک پنجره هم کمتر بود ؟!!
عمیق ترین درد زندگی دل بستن به کسی است که بدانی هرگز به تو تعلق ندارد
پشت پا خوردم ز هر کس که گفت یار منه … چون که دیدم روز و شب در پی آزار منه … هرکه دستی از محبت حلقه کرد بر گردنم … دیدم این دست محبت ، حلقه دار منه
ز غم کسی اسیرم که ز من خبر ندارد … عجب از محبت من که در او اثر ندارد … غلط است که گویند دل به دل راه دارد … دل من ز غصه خون شد ، دل او خبر ندارد …..
چقدر سخته توی چشمای کسی که تمام عشقت رو ازت دزدیده و جاش یه زخم همیشگی به قلبت هدیه داده ذول بزنی ، و بجای اینکه لبریز کینه و نفرت باشی ، حس کنی که هنوز هم دوسش داری
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: